هنوزم این خونه بوی تو رو میده مخصوصا وقتی هوا ابری میشه و غبار دلتنگی دلم به آسمان آبی سرایت میکنه
هنوزم در خیال خودم تو رو میبینم که در و باز میکنی و وارد خونه میشی و موجی از شعف و شادی در قلبم به پا میکنی
ستاره؟تو هم این روزا به یاد من هستی؟میدونم دلتنگی من بی سبب نیست.
نفسهام خیلی سنگین شده .جایی واسه فرار کردن ندارم هرجا برم روی تو جلو چشم قلبمه .
میخواستم امروز صبح برم کوه .ولی یادم افتاد اون روزا که میرفتم کوه همش با تو بودم و با تو حرف میزدم.
ازون بالا خونه تو رو نشون میکردم و خیره بهش نگاه میکردم .
منصرف شدم و ترجیح دادم اشکهای دلتنگیمو همین جا بریزم ، جای پاهای تو .